برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان با درد خـوشبختم pdf از مـینا طبیب زاده با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان مـینا طبیب زاده مـیباشـد
موضوع رمان :عاشقانه/اجتماعی
خلاصه رمان با درد خـوشبختم
یک دختر از جنس تنهایی و یک پسر از جنس تکبر و خـودخـواهی جنگ بزرگی که
بین این خـواننده مشـهور و استاد دانشگـاه محبوب در مـیگیره
در نهایت به عشق و جنون ختم مـیشـه
رمان پیشنهادی:دانلود رمان دلی نمونده بشکنی مـینا طبیب زاده
قسمت اول رمان با درد خـوشبختم
با بی قراری جلوی عابر بانک ایستاده بود و به فیش در دستش نگـاه مـی کرد
هربار که موقعپرداخت شـهریه ها مـی شـد تمام وجودش عزای عمومـی
مـی گرفت و بارها و بارها به خـودش لعنتمـی فرستاد که چرا خـودش را در این موقعیت قرار داده ،
آن روز ها آنقدر حواسش پرت وافکـارش درهم و برهم و
افسرده بود که مادرش تنها راه نجات و برگشت به زندگی اش را در درسخـواندن دانست و
آنقدر زیر گوشش این جملت را زمزمه کرد تا بالخره تـوانست
همـیشـه وحشت این را داشتم که روزهای خـوب به سراغ من نیایـد.
برای من روزهایم با هم مسابقه ی “من بدتر از روز قبلم “گذاشتـه بودند یکی
نرفتـه دومـی با سرعت خـودش را مـی
رساند مبادا از خاطر ببرم برای من شادی حرام ست.
صبح نشـده و خـورشیـد طلوع نکرده مـی آمدند به شیشـهی اتاقم مـیزدند و با لبخند
حضور منحوسشان را یادآوری
مـیکردند و من مـگر چاره ای بجز مهمان نوازی داشتم؟ مهمان حبیب خداست و
من با آغوش باز از حبیبی که خدایم
الیق من مـیـداند استقبال مـیکنم.
بادردخـوشبختم
برای رفتن به دانشگـاه دیر کرده بودم. بیـدار شـده و نشـده لباس پوشیـدم و قـیـد
صبحانه مفصل)!( زن عمو جان را زدم
و به سمت در خروجی یورش بردم که با صدای زن عمو متـوقف شـدم:
-کجا صبح کله
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید