برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان مهر من pdf از سیمـین شیردل لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان سیمـین شیردل مـیباشـد
موضوع رمان: عاشقانه
خلاصه رمان مهر من
هرگز فراموش نمـی کنم هفت ساله بودم که در یک غروب دل انگیز پاییزی با چادری چیت گلدار و چمدانی زهوار در رفتـه
در حالیکه گریه امانش را بریـده بود….دستم را گرفتـه بود و رو به مادربزرگ…
رمان پیشنهادی:
دانلود رمان تاریخ تـولد ماندگـار
قسمت اول رمان مهر من
هرگز فراموش نمـی کنم هفت ساله بودم که در یک غروب دلگیز پاییزي مادرم با چادر چیت گلدار و چمدانی زهوار در رفتـه در
حالی که گریه امانش را بریـده بود و با گوشـه چادر رنگ و رو رفتـه اش اشک هایش را پاك مـی کرد.دستم را گرفتـه بود و رو به
مادربزرگ که از پنجره چوبی خانه آجري با تحقـیر و چشمانی بی فروغ با چارقد سفیـدي که طبق عادتش بیخ گلویش با سنجاقـی
سفت بستـه بود،گفت «: من مـیرم اما به همـین وقت عزیز از خدا خـواستم تقاص من و این بچه رو ازت بگیره همـین طور که منو
آواره کردي خدا جوابتـو بده و آواره بشی«.
با همان بچگی حس کردم مادر با تمام نفرین هایش که از دل پردردش بیرون مـی آمد باز به دنبال روزنه اي براي بازگشت به
آن خانه محقر بود تا شایـد بتـواند دل پیرزنی که خـود را مادربزرگ من مـی دانست اندکی نرم کند.
اما افسوس که در نگـاه مادربزگ هیچ اثري از ترحم و آشنایی به چشم نمـی خـورد و ما همانند آدم هاي بی سر و پایی بودیم که
هیچ نسبتی با او نداشتیم.پنجره را با چنان شـدتی به هم کوبیـد تا بفهماند راي برگشتی برایمان نمانده.از ترس ناخـودآگـاه سرم را
مـیان چادر مادرم پنهان کردم.مادر با نوازش گیسوانم مـی خـواست ترس را از من دور کند.دقایقـی مردد در خلوت کوچه
….
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید