دانلود رمان دختر گل فروش pdf از فاطیما با لینک مستقیم برای اندروید و کامپیوتر و PDF

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان دختر گل فروش pdf از فاطیما با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

نویسنده این رمان فاطیما مـیباشـد

موضوع رمان:احساسی/پند آموز/اجتماعی

خلاصه رمان دختر گل فروش

خیلی وقت بود دنبال یک کـار خـوب که بتـونم حد اقل روزی ۰۵ هزار

تـومان ازش پول در بیارم مـی گشتم که بتـونم دارو های

مامانم رو باهاش بخرم و یکمش هم برای نهار و شام اون روز باشـه

یک روز وقتی از خـواب پاشـدم یهو یاد گلهای باغچه افتادم که اگـه برم

و اون ها رو بفروشم شایـد حتی یکم بهمون کمک کنه…

رمان پیشنهادی:دانلود رمان پاراهور مرضیه یگـانه

قسمت اول رمان دختر گل فروش

این موضوع رو با مامانم در مـیان گذاشتم

مامان:عزیزم چی شـده؟

من:مامان من ی فکری کردم که شایـد بهمون کمک کنه

مامان:بگو عزیزم؟

من:اگـه برم گل های باغ رو بفروشم شایـد کمکی به حالمون بکنه

مامان..

مامان:باشـه عزیزم حتما انشاال که کمکی بکنه

من:ممنونم مامان از فردا کـارم رو شروع مـی کنم!من برم وسایل رو

برای فردا اماده کنم.

برای فردا همه ی کـار هام رو انجام دادم دیگـه شب شـده بود خستـه رفتم

بخـوابم!

صبح که پا شـدم سریع اماده شـدم گل ها رو بر داشتم و رفتم سمت شـهر

تصمـیم گرفتم تـوی خیابون اصلی شـهر گل هام رو بفروشم بلکه فروش

بیشتری داشتـه باشم!

اقا گل نمـی خـوایـد؟

خانوم گل نمـی خـوایـد؟

فروش کل گل ها تا ساعت ۷ عصر ادامه داشت کل پول و در امد

امروزم ۰۵ هزار تـومان بود خـوب بود ی چیزایی برای شام خریـدم و

۰۵ تـومانش رو بر داشتم !و رفتم خـونه

من:سالم مامان من برگشتم

مامان:خـوش امدی عزیزدلم

من:مامان من فقط تـونستم پول شام رو جور کنم اما قول مـی دم پول

دارو های تـو راهم جور کنم!

مامان:اشکـالی نداره عزیزم انشاال جور مـی شـه .

بعد رفتم سفره رو اوردم و پهن کردم با مامانم غذا خـوریـدیم

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا