برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان رزای من pdf از صفورا یارمرادی با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان صفورا یارمرادی مـیباشـد
موضوع رمان: عاشقانه
خلاصه رمان رزای من
داستان ما درباره دختری به اسم رزاس .. پدر رزا سرایـدار باغ یه امارت خیلی بزرگـه…
رزا عاشق ارسلان پسر صاحب امارت مـیشـه ..بلاخره رزا ناخـواستـه دل به دریا مـیزنه و به ارسلان اعتراف مـیکنه که عاشقشـه ولی…
رزا:
داشتم به باغچه آب مـی دادم .. باصدای ماشین سرموبلندکردم که دیـدم ماشین ارسلان اومد تـو …
ارسلان از ماشین پیاده شـد . با دیـدنش حس کردم ضربان قلبم رفت بالا
آروم سلام کردم …
اونم مثل همـیشـه با سر جوابمو داد
کلافه نفسی بیرون دادم ..خدایا چرا این پسر انقد مغروره؟؟؟؟؟
به ویژگی های ظاهری ارسلان فکر کردم .. ارسلان پسر قدبلندو چهارشونه ای با
پوست گندمـی و موه
ای قهوه ای و چشمهای آبی ای هست که من عاشقشونم ….باصدای مامان از فکر ارسلان اومدم بیرون…
_دخترم حواست کجاست یک ساعتـه دارم صدات مـیکنم..
رمان پیشنهادی:
دانلود رمان اوباش
دانلود رمان یوغ اسارت
قسمت اول رمان رزای من
_گوشیت زنگ مـی خـوره دخترم ..
گوشیو از مامان گرفتم،
وای شیش تماس بی پاسخ از ستاره بود
الان کلمو مـیکنه ..
زودی شمارشو گرفتم که هنوز بوق اول نخـورده جواب داد …
با جیغ جیغ گفت:
_سیاه چال چرا زنگ مـیزنم جواب نمـیـدی.
خدایا باز به من گفت سیاه چال چون چشمام سیاهه بهم مـیگـه سیاه چال چقدم من بدم مـیاااااد ازین اسمـی ک روم گذاشتـه …
با حرص گفتم:
_ستاره باز به من گفتی سیاه چال.
_ آره سیاه چااال.
_سسسسستتتتاااااررهه.
_ آخ آخ دختر چرا جیغ مـیزنی گوشم کرشـد.
_خـوب کردم تا تـو باشی انقد حرصم ندی حس مـیکنم پوستم چروک شـده از وقتی که با تـو دوست شـدم
با این حرفم غش غش خندیـد
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید