دانلود رمان زیبا دختری زخم خورده pdf از صبا شادمان لینک مستقیم
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان زیبا دختری زخم خـورده pdf از صبا شادمان لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان صبا شادمان مـیباشـد
موضوع رمان: عاشقانه
خلاصه رمان زیبا دختری زخم خـورده
ﻣﯽ ﻧﻮﯾﺴﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮ …
ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﻮﺩﻧﺖ ﺭﺍ …
ﻧﻪ ﭼﺸﻤﺎﻧﻢ ﻣﯿﺒﯿﻨﺪ …
ﻭ ﻧﻪ ﮔﻮﺵ ﻫﺎﯾﻢ ﻣﯽ ﺷﻨﻮﺩ …
ﻭ ﻧﻪ ﺩﺳﺘﺎﻧﻢ ﻟﻤﺲ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ …
ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺎ ﺷﻌﻔﯽ ﺻﺎﺩﻗﺎﻧﻪ …
ﺑﺎ ﺩﻟﻢ ﺍﺣﺴﺎﺳﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ … !!!!
هر جای دنیا مـیخـواهی باش ….
من احساسم را با همـین دست نوشتـه ها
به قلبت مـیرسانم ….
وبودنت را قدرمـی دانم…..قلبم بادبان و نفست باد………تـو نفس بکش تا من زنده بمانم
آری من زیبا هستم زیبایی که تمامـی زخم های زندگی را چشیـد
من درد کشیـدم من کودکی ده روزه که طعم نبود مادر چشیـد
آری من هم عاشق شـدم عاشق مردی که با وجودش مرا با زندگی آشنا کرد.
این رمان واقعیت دارد…
رمان پیشنهادی:
دانلود رمان فقط فریاد نزن
قسمت اول رمان زیبا دختری زخم خـورده
خدایا پناھم باش کھ جز تـو پناھی ندارم
آری من زیبا ھستم زیبایی که جز خـودشو مادر بزرگ پیرش کسی را ندارد
روز ھا برایش مانند قرن ھا مـیگذرد…
من وقتی کوکی ١٠ روزه بودم مادرم مرا به دست پدرم رھا کرد ….
پدرم مرا در کوھستان بھ دست مادر بزرگ ۴۵سالھ ام داد…..
من حتی در ١٠ روزگی ھم نبود مادر را حس مـیکردم …
من ھمان کودکی ھستم کھ انقدر گرسنه بود که از ١٠ روزگی سینھ ی خشک
مادربزرگ ۴۵سالھ اش را مـیک زد کھ سینه خشک آن زن به امر خدا شیرده شـد….
من دوسال با ھمان شیر معجزه زندگی کردم…..
حال دختری زخم خـورده ی ١٧ساله ام که جز مادر بزرگ پیرش کسی را ندارد….
روز ھا برایم سخت مـیگذرد….
یادی از آن روز درد ناک مـیکنم که غلامعلی یکی از دوستان پدرم که در کـاره چوپانی
بود خبره مرگ سردار بزرگ را…
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید
